دانش آموخته سطح چهار حوزه و دانشجوی دکتری تاریخ تمدن اسلامی
10.22081/iqiri.2021.69614
Abstract
این اصل که افرادی از انسانها هستندکه با پرورش وتربیت نمودن روح خویش به یک سری تواناییهایی دست مییابند وبه سبب آن میتوانند به اعمال خارقالعادهای دست بزند که به هیچوجه نمیتوان آنها را با علوم تجربی متداول توجیه و تفسیر نمود. به چنین توانایی، ولایت تکوینی گویند که دیگرانسانها ازانجام دادن آن عاجزند. ورمزرسیدن به این تواناییها انجام دادن یک سلسله ریاضتهااست. این گونه ریاضتها از دیدگاه اسلام به دو دسته قابل تقسیماند: ریاضتهای غیرمشروع که غالبا مرتاضان و دراویش پرچم داران اینگونه ریاضتهاهستند و ریاضتهای مشروع اولیاءالله؛ اولیاء الهی از طریق عبودیت و بندگی خدا به تکامل روحی و معنوی نایل میشوند که نتیجه آن تسلط بر جهان طبیعت است. چنین ولایتی ولایت تکوینی است که راه کسب آن بر روی همگان باز است. عبودیت خالصانه موجب مهار نفس و کسب بینش ومعرفت خاص و نیز سیطره بر جهان طبیعت میگردد. قرآن نمونههایی از ولایت تکوینی انبیاء و اولیای الهی را گزارش میکند که بر اثر عبادت باخلوص نیت برای آنان حاصل شده است. البته بایدمتذکرشویم که ولایت تکوینی، منافاتی با توحید افعالی ندارد زیرا چنین امری ازدیدگاه مکتب تشیع شأنی از شؤون اهل بیت: است وتصرف درائمه : در جهان هستی به اذن خداوند متعال و در طول اراده او میباشد. حال باتوجه به اهمیت موضوع سعی شده در این نوشتار با آشنایی هرچه بیشتروبهتربا ولایت تکوینی واقوال ونظریات مختلف پیرامون آن ،هرچه بیشتربه تبیین این مسئله به عنوان یکی ازکلیدی ترین مسائل اعتقادی مکتب تشیع بپردازیم.