فارغ التحصیل سطح چهار فقه و اصول و سطح چهار رشته اسلام و مطالعات اجتماعی موسسه حوزوی امام رضا علیه السلام،.
10.22081/iqiri.2023.74232
Abstract
اکثر مسائل اخلاقى بلکه همه آنها، آثارى در زندگى اجتماعى بشر دارد، اعم از مادّى و معنوى، و جامعه انسانیّت منهاى اخلاق مفهوم واقعى خود را از دست مىدهد. تعالى روحى و نیل به فضایل و کمالات اخلاقى، از مهمترین اهداف دین اسلام است و یکى از ابعاد و کارکردهاى اسلام، بُعد اخلاقى آن است، و مىتوان گفت مقصود اصلى از همه اوامر و نواهى دینى تکامل اخلاقى انسان و درنهایت وصول به قرب ربوبى مىباشد. از طرفی اخلاق، علمى است که در بهبود روابط انسان با خدا و اعضاى جامعه بسیار نقشآفرین و تأثیرگذار است. ملکات نفسانى انسان و تزکیه و تهذیب نفس در پرتو اخلاق شکل مىگیرد و در یک جمله سرنوشت فردى و اجتماعى انسان تحتتأثیر عمیق و گسترده اخلاق است. با این همه مکتب اسلام در زمینه خودسازى انسانها برنامهویژهاى دارد که انسان مىتواند در سایه آن نظام فکرى و اخلاقى درستى برخوردار شود، خویشتن و جایگاه خود را در جهان بشناسد. این ظرفیت اخلاق قرآنی توسط بزرگترین معلّم اخلاق پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله در زندگى و تمدن انسانها ایجاد شد، همو بود که با شعار «من تنها براى تکمیل فضائل اخلاقى مبعوث شدهام» کار رسالت را شروع کرد و خداوند درباره خود او فرموده است: «اخلاق تو بسیار عظیم و شایسته است!» و همچنین ادامه دهنده راه وی، اوّلین کسى که علم اخلاق را تأسیس کرد امیر مؤمنان على علیه السلام بود که در نامه معروفش (به فرزندش امام مجتبى علیه السلام) بعد از بازگشت از صفّین، اساس و ریشه مسائل اخلاقى را تبیین فرمود؛ و ملکات فضیلت و صفات رذیلت به عالىترین وجهى در آن مورد تحلیل قرار گرفته است! در این نوشته با استفاده از آموزههای پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله و امیر مؤمنان على علیه السلام در پی درک صحیحی از نقش و جایگاه اخلاق قرآنی در زندگى و تمدن انسانها هستیم.